که وقتی سراغش را
میگیرند
شرم دارم بگویم
تنـــــهـــــــایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
گذاشت
چـــیزی
♥
به وسـعت یک زنـــدگی برایـت جا گذاشــته است
♥
خیالــــت راحـت باشــد
♥
آرام چشــمهایت را ببـــند
♥
یک نفر برای همه نگرانــــــی هایت بیـــدار است
♥
یک نفر که از همه زیـبایی های دنیـــا
♥
تــنهـا تــــو را بــــاور دارد
(الهه)...
حالا واکنش پدر بزرگم:
یا ابولفضل.....
یا حضرت عباس......
تلویزیون سوخت......
تلویزیون ۲ میلیونی آب ریخت روش سوخت.....
بدبخت شدم......
خاک بر سرم شد.
دلـــم يـک غــريبــه مـي خــواهـد
بيـــايــد بنشينــد فقـــط سکـــوتــ کنـد
و مـــن هــي حـــرفـــ بــزنــم و بـــزنـــم و بــزنــم
تـــا کمــي کـــم شــود ايـن همــه بـــار …
بعـــد بلنــد شـــود و بـــرود
انگــــار نــه انگـــار …!
دو بیتی با زبان شیرین لکی :
بیلا بِمِرِم هر وِی دردَوه
وِی دردِ گِرو وِر مَگردَ وه . . .
کاش یکی بود فقط با یکی بود
از آن دقیقه ی اول، از ابتدا بنویس
چطور شد که پدر اشتباه فاحش کرد؟
و سیب، وسوسه شد دست بر قضا؟ بنویس
گناه سیب خوری با پدر، قبول، ولی
برای عذر گناهش خودت بیا بنویس -
زمینه ساز گناه پدر خودت بودی
بهشت و تابلوی ممنوع؟ ها، چرا؟ بنویس
«هُوَ حریصُ الی ما مُنِع» کلام تو نیست؟
تو نقطه ضعفِ پدر داشتی خدا، بنویس -
تراژدی غم انگیزِ سیب، بازی بود
که بار عشق بیفتد به دوش ما، بنویس
من از گناه پدر شاکی ام، به ما بد کرد
حسابِ ما و پدر را جدا جدا بنویس
محمدحسین ملکیان
ما هم عین بعضی از این رجال ها که بعد از عمر سیاسیشون می گن بر می گردیم به دانشگاه ما هم بر می گردیم به دانشگاه تاببینیم چی پیش میاد
فقط امیدوارم روزی برسه نوبت مدیریت ما هم برسه اونوقت تعهد و مدیریت و عرق به وطنو بهتون نشون می دم
یا علی
تعداد صفحات : 17